کاربرد چوب در دکوراسیون
دوشنبه, ۲۵ فروردین,۱۴۰۴

کاربرد چوب در دکوراسیون

حومه‌های مرفه میشیگان، مانند بسیاری از مناطق در آمریکای بین جنگ‌ها، به معماری بومی پشت کردند و به نفع سبک اروپایی دنیای قدیم بودند. اما همانطور که خطوط مونتاژ فورد رونق گرفت و آزمایش مدرنیستی شکل گرفت، خانه‌های فولادی و شیشه‌ای در میان برج‌ها و برج‌ها بالا آمدند و جین شولاک در یکی از این‌ها بود که بزرگ شد. دکوراتور خانواده، فلورانس بارون، در قرار دادن مبلمان au courant Knoll در گفتگو با آثار هنری و عتیقه جات برتر بود. او خودش یک مجموعه دار آزاداندیش بود: در سال 1963، پس از کناره گیری از نشستن با او، اندی وارهول را مأمور ساخت یک سلف پرتره، اولین او کرد. (او به او گفت: «هیچ کس مرا نمی شناسد. آنها می خواهند تو را ببینند.» در سال 2011، خانواده بارون کمیسیون 1600 دلاری او را در کریستی به قیمت 38 میلیون دلار فروخت.


پس از ازدواج، شولاک و شوهرش ادی، در زانادوی نیمه‌چوب خود ساکن شدند. شولاک می‌گوید: «سبک چیزی نبود. با این حال، «محله زیبایی بود. ما نمی دانستیم داریم چه کار می کنیم. اما درست شد.»

اگر فلورانس بارون اولین بوی شولاک را از تزئینات به سبک بالا می داد، دیوید هیکس او را در مورد دوم سنگسار می کرد. او فریب عکس های مجلات براق از آثار او، او را در سفری به لندن جستجو کرد. او به یاد می آورد: «من به نوعی داستانی ساختم که مادرم علاقه مند به استخدام او بود، اما او آنقدر مشتاق هر کاری بود که من را برای ناهار در کشور دعوت کرد. این اواسط دهه 1990 بود و هیکس مدتی در اختیار داشت. او به زودی در میشیگان ظاهر شد و پس از طراحی چند اتاق برای مادر شولاک، شروع به طراحی یک نقشه نجات برای خانه زشت او کرد. او برای او مبلمان درست کرد، سپس یک پارتر شمشاد دردار و یک باغ گل رز پهن کرد. غمگین، او با او در اروپا سفر کرد و چند روز را در آخرین خانه بزرگ او، ویلا ورد در پرتغال گذراند. آیا او بوی فرصت در غرب میانه را حس کرد؟ شاید، اما زمان او خاموش بود. در سال 1998، چند هفته قبل از مرگ، هیکس به میشیگان بازگشت. شولاک به یاد می آورد: "به او گفتم: "من قرار است چه کار کنم؟ من تازه در آغاز هستم." "و دیوید گفت: "خب، این وحشتناک خواهد بود زیرا هیچ کس به خوبی من نیست. می توانید با رنزو تماس بگیرید، اما - اوه، چرا این کار را شروع کنید؟ یا می توانید با باربارا ویرث و کریستین بادین تماس بگیرید."

پسرعموها، معاصران و هر دو یک نسل جوانتر از هیکس، ویرث و بادین همکاران مورد اعتماد او در پاریس بودند که مغازه او را در خیابان تورن (Wirth) اداره می کردند و در پروژه های معماری و مبلمان (بادین) همکاری می کردند. به همان اندازه که هیکس متکبر بود، از نظر اجتماعی به همان اندازه با هم ارتباط خوبی داشتند - بادین پسر عموی اول هوبرت دو ژیوانشی و نوه مدیر کارخانه گوبلین بود - و به همان اندازه در لذت‌های بی‌پایان دکوراسیون رسمی آشنا بود. یک جلسه و شولاک درگیر شد. از سال 2000 تا زمان مرگ مربوط به آنها در سال‌های 2013 و 2019، او در کنار ویرث و بادین کار می‌کرد تا خانه‌اش را اینچ به اینچ تغییر دهند و کارهای هیکس را با کارهای آنها و در نهایت کار او ترکیب کنند. او می گوید: "آنها معلمان من بودند، آنها دوستان عزیز من بودند، آنها تقریباً پدر و مادر من بودند." اغلب مردم یک دکوراتور استخدام می کنند و خانه را ترک می کنند. من افراد را استخدام کردم و گفتم: «نمی‌توانید از شر من خلاص شوید. ابتدا باید به من شلیک کنید. من هرگز شما را رها نمی‌کنم.» در سفرهای نیمه‌سالانه‌شان به میشیگان، او به آن‌ها از پوت‌گر ارگانیک ادی غذا می‌داد و خردشان را به اسفنج می‌برد. هنگامی که او به فرانسه می رفت، خانه های حراج را با هم می گشتند و به اتاق کار صنعتگرانی که استخدام کرده بودند، می رفتند، از جمله آنها توماس بوگ، فیلیپ آنتونیوز، سیلوی سن آندره پرین و کلود و فرانسوا خاویر لالان. سفرهایی به لندن، رم و ونیز و تعطیلات آخر هفته در کشور وجود داشت. دختر شولاک، جوآنا، درس آشپزی را با سرآشپز ویرث گذراند، و سوفله شکلاتی خود را در آشپزخانه‌ای که در چاتو دو برسی، خانه روستایی طراح داخلی در نرماندی، کامل می‌کرد، تکمیل کرد.


طراحی به عنوان یک throuple کمترین مشکلی بود که آنها بر آن غلبه کردند. در حالی که شولاک یک نجار محلی به نام مایک کولانوفسکی پیدا کرد که می‌توانست بسیاری از نقشه‌های بادین را اجرا کند، قطعات تزئینی مانند ستون‌های اسکالیولا در اتاق نشیمن یا یک میز تحریر لاکی با پایه‌های نقره‌ای باید در پاریس ساخته می‌شد و به داخل فرستاده می‌شد. هنرمند ایزابل دو بورچگریو می‌توانست کاغذ دیواری‌های سفارشی خود را با چاپ بلمینی از دوکورولون بفرستد. در محل، و برای هفته‌ها در خانه کمپ زد تا جلوه کاغذ آویز شده را بر روی دیوارهای حمام روکایل طراحی کند، یا اتاق گلدان را بپوشاند، با تریل بامبوی آن در ادای احترام به بانی ملون، در ابرهای سبز رنگ.

با گذشت زمان، شولاک با معرفی مبلمان معاصر از جمله مارتن بااس، فای توگود و هومبرتو و فرناندو کامپانا، طراحانی که او اغلب از طریق آزمایشگاه فرهنگ دیترویت با آنها روبرو می‌شد، گفت‌وگوی عمدتاً گالی را با معرفی مبلمان معاصر گسترش داد. و او به قلع و قمع کردن ادامه می‌دهد، کرست‌های ترکیبی را در برخی اتاق‌ها شل می‌کند و در برخی دیگر زواید جدید را معرفی می‌کند. هر لحظه، مجموعه ای از بشقاب های عتیقه ای که او اخیراً در مراکش مشاهده کرده است، روی دیوارهای آشپزخانه بالا می رود.


زمان کافی را در اینجا بگذرانید و به این فکر می کنید که خانه ممکن است فقط شامل تعداد زیادی از همه چیز باشد. شولاک به آن می خندد. او می‌گوید: «هیچ وقت تمام نشدم. و تا آنجا که به او مربوط می شود، دوستان تخیلی او هنوز به وضوح اینجا هستند. شولاک کمی شبیه فلورانس بارون، که از تحریض وارهول جوان روی صحنه لذت می برد، به جای جلب توجه خودش، زندگی در پشت صحنه را ترجیح می دهد. او مطمئناً ثروتمندتر شده است.

https://www.worldofinteriors.com/story/jane-schulak-michigan-house

ثبت نظر